قصه ی بهمن...

قصه ی بهمن...

 یکی بود یکی نبود، غیراز خدا هیچکس نبود،  جز یکی یارخدا،  نام او روح الله،

 آنکه بود مظهرمهر، آنکه شد نورسپهر، شهرتاریک و سیاه، مردمان مرده و بی روح و نوا، او با بانگ رسا،  میزد برهمه کس،تا صدایش همه جا...

 خفته ها بیدار، مست ها هوشیار، قصه بسیار زیباست ، قصه ای بی همتاست .نهضتی جاویدان، رهبرش روح خداست .

مردگان زنده شدند، زندگی رنگی دگر، شد زمستان چو بهار،عده ای با ایمان ، با صفات شیران ،پاسدار و بیدار ،‌انقلابی هوشیار، دل ها مات و خموش ، بزدلانی چون موش ،گرد خود چرخیدند .

 وه چه جنجالی بود!  جای ما خالی بود!

 باز با بانگ رسا ، می سرودند تکبیر، یارانش همه جا، با سلاح وحدت .

 قصه ام طولانیست ،وقت تنگ باشد و کم ، هرچه بود زود گذشت ، دوران ماتم و غم ،

 ماه بهمن که دمید، رهبر از راه رسید،گاه تاریکی گذشت ، شام شد صبح سپید،نهضتی جاویدان، در پناه قرآن، خاطراتی زیبا، رهبرش روح الله

 

(برگرفته ازسایت ایران مجری)



نظرات شما عزیزان:

شاه توت
ساعت22:51---18 بهمن 1392
تشکر .

شاه توت
ساعت22:26---18 بهمن 1392
قصه قشنگی بود . چرا از قلعه سر چیزی نمی نویسی؟ خبری نیست؟ عکس هات از روستات که از خودت نیست !!!! چیکار میکنی هااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:سلام وعرض ارادت چون اخبار قلعه سر راآقا رضا زحمت ميکشه وقلعه سريهاي مقيم نکا بيشتر بااوهمکاري ميکنندبنده ترجيح ميدهم مطالب فرهنگي راانتشار دهم.ازاينکه قابل دونستيد وسرزديد سپاسگزارم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 18 بهمن 1392برچسب:بهمن,انقلاب,روح الله, | 22:7 | نویسنده : عاشق وطن |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.